سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های نوشته نشده

کَشتی کُشتی

    نظر

الهم عجل لولیک الفرج... راهی نشان بده مدتی است که از این کوچه ها راه خروجی پیدا نمی کنم!


1.      من کارشناس ورزشی نیستم و تخصصی هم در مورد نظر دادن در این زمینه ندارم. ولی به خودم به عنوان یه شهروند ایرانی این اجازه می دیدم که نظرات خاطرات یاداوریها و یه سری مواردی که دیدم و به ذهنم رسیده رو بنویسم. و به هیچ عنوان قصد توهین نقد یا نظر کارشناسانه دادن رو ندارم.

2.      حدود سال 1376 سریال تلویزیونی به نام کهنه سوار با موضوع کشتی پخش شد. و حالا هم دوباره در حال پخش از شبکه آی فیلم هست.

3.      سریال به نظر من در تمام مدت این سالها مظلوم واقع شد. کار به بحث های تکنیکی و کیفیت بازی و اینا ندارم ولی با توجه به موضوعی که انتخاب کرده بود انتظار می رفت که حداقل بیشتر مورد لطف تلویزیون قرار بگیره ولی خوب یادمه که در زمان پخشش حداقل مخاطب ازش راضی بود. حالا بحثی که می خوام بکنم در مورد این سریال نیست در مورد ورزش کشتی هست و تمامی جریانات و حواشی این روزاش.

4.      کَشتی کُشتی که احساس می شه این روزا سخت داره حرکت می کنه و مدام احساس غرق شدن یا به گل نشستن رو به آدم می ده.

5.      من خیلی خوب یادمه که درست بعد از پخش این سریال و حدود یک سال بعدش توی تهران ایران در جام جهانی سال 1377کشتی قهرمان شد. و بدون شک نقش این سریال در جذب تماشاگر و ایجاد انگیزه ی قهرمانی رو نمی شد نادید گرفت. ولی درست تا قبل از المپیک و قهرمانی ها کشتی دیگه هیجان نداشت. و انگار از زمانی که براش لیگ حرفه ای تعریف کردن شده بود یه تجارت یا یه ورزش ملی. تیم ها اصلا منش کشتی رو فراموش کرده بودند، کشتی گیرها یادشون رفته بود که حرمت این تشک خیلی واجب تر از درامده ها و فقط رنگ مدال هاست. ولی خداییش کشتی هایی که در المپیک دیدیم احساس های بالا رو نداشت، کشتی های المپیک طعم اصلی کشتی رو می دادن یه طعم خالص و البته این داستان تا حدودی دوباره در جام جهانی امسال تهران هم احساس شد ولی هنوز تا خالص شدن فاصله ی زیادی داشت.

6.      ولی این روزا از دعوای مقامات مسئول در کشتی کاملا خسته شدم.

7.      وقتی هنوز پای این سریال کهنه سوار می شینم یادم می افته که چقدر وقتی که بچه بودیم با پسر دایی هام کشتی می گرفتیم و نکته ی جالبش اینجا بود که دخترا داور بازی ما می شدن. ولی الان مدتهاست که کشتی دیگه برای بچه های جای بازی نداره.

8.      شاید بهتر باشه به فکر ساخت یه بازی کامپیوتری برای این کشتی خسته باشیم برای بچه هایی که حال بلند شدن ندارن حداقل لذت این بازی رو تو دنیای مجازیشون نشون بدیم.

9.      بعد از المپیک همه از عبدولی یه اسطوره ساختن ولی کسی از جاش از پای فیس بوکش بلند نشد ببینه اصلا درد این کشتی زخمی چیه. اون اشک کشتی بود یا کشتی گیر همه فقط یه داستانی رو که کسی دیگه ای ساخته بود انتشار دادن. اون قدری هم این ادامه پیدا کرد که اصلا همه فراموش کردن برای چی اینکار شروع شد.

10. حالا که دارم این مطلب رو می نویسم یاد فیلم های زیادی می افتم که با چه کیفیت های ساخت بالایی در مورد کشتی بود.

11. نکته ی قشنگ کشتی هم اینجاست که حالا که ما تو خودمون با مقام و منصب های کشتی درگیریم المپیک هم گیر داد به حذف کشتی، حدس من اینه بیشترین علتش موفقیت عالی ایران در این رقابت ها بوده اما هرچه که بوده از این مطمئن که آشفتگی وضع کشتی در ایران تاثیر زیاده داشته.

12. موقع ای که چین درخواست میزبانی المپیک 2008 رو داده بود یادمه که مردمش به مدت چند ماه از دوچرخه استفاده می کردن تا تونستن این میزبانی رو بگیرن ولی ما برای اینکه کسی حتی جرات فکر کردن به برداشتن یا برنداشتن کشتی از المپیک رو نکنه هیچ کاری نکردیم و نشستیم و نگاه کردیم.

13. نکته ی پایانی هیج وقت لذت افتخار و پز دادن به اینکه برادران خادم اهل مشهد هستن رو یادمه نمیره.