سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های نوشته نشده

کابوس

    نظر

براستی که امدنت پایان همه ی کابوس هاست... الهم عجل لولیک الفرج


1. الان حدود یک هفته است که شبها با کابوس می خوابم. تقریبا همه جور کابوسی رو هم می بینم . از سبک فیلم هایی که دیدم تا سبک داستان هایی که می شه کلی فیلم سینمایی خفن ساخت. داستان هایی که فرداش خودم از این که چطوری اینها رو دیدم تعجب می کنم.

2. مدتی هم هست که رفتم روی یه مد جدید مثل اینکه حوصله ی چیزی رو ندارم. اینکه الان نزدیک امتحانات پایان ترم و من شدیدا اضطراب امتحانات رو گرفتم و می دونم که خیلی رو ابعاد مختلف زندیگم هم اثر گذاشته. یکیش همین کابوسها . اما خب بی حوصلگی و غیره .

3.از یه طرفی هم بی پولی.

4.البته خودم دیگه از امروز از این وضعیت خسته شدم و تصمیم گرفتم که یه تغییری تو وضعیتم بدم. حداقلش تو احساساتم. چون دقیقا همون وضعی دوران تحصیل کاردانیم. همون بی پولی و لی اینبار قوانین بازی خیلی سخت تر شده و مرحله ای که من هم بازی می کنم هم بالاتره و همین طور من هم اپدیت ترشدم و هم اپشن هام برای بیشتر شده. چون اینبار دیگه دیگه واقعا خودم تمام هزینه تحصیل رو می دم. و نه کمک به بابا برای پرداخت. خرج خودم هم هست که این و اینجا با بابا شریکم.

4. بچه دوبار برای فردا که جمعه است دعای ندبه رو راه انداختن. واقعا یاد روزهایی که ندبه می کردیم و یاد روزهایی که برای یه دعای فراج اشکها می ریخیتم بخیر. امید وارم که حداقل اینجا اجازه ی ورود داشته باشم.

5. اینم یادم رفت که بگم یه جاهای این کابوس رو هم می دونم کجاست. می دونم که هنوز دارم یه شیطنت های در یه مورد هایی می کنم. هنوز درسته که یه قولایی دادم اما خب یه بازگشت هایی هم دارم به عقب دارم.