سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های نوشته نشده

درگیریهای ذهنی این چند وقت من !

    نظر

می دانم که در برابر راهی که مقابلم قرار داره بسیار ضعیف و بی اراده عمل می کنم. و می دانم که تمام خواص تنبلها رو دارم . دستم بگیر و نیرویی بهم اعطا کن که از این راه سربلند بیرون بی ایم ... الهم عجل لولیک الفرج...


1. حس نوشتن ندارم. اما خب باید در مورد یه چیزایی که تو ذهنمه بنویسم. مثل بیشتر اوقات ترتیب جلو عقبی نداره . می خواستم از اول هفته بنویسم اما خب سیستم من در حال وفات . و خط در میون کار می کنه .

2. اول اینکه کلا و ان قدر اوضاع مالیم داغونه و وضعیت جوری شده که به اینجا رسیدم که از بی کنفنی زنده موندمک. یعنی اینکه دیگه نمی دونم چیکار کنم و گه راهی رو دارم می رم از سر اجبار که توش قرار گرفتم. بی پولی تمام فکرم رو از کار انداخته .می خواستم برم مغازه دایی ها البته بعد از ساعت کاریم یا سر صبح منظور ساعت های استراحتم برم .اونجا یه جندتا کار انجام بدم .و یه پولی بگیرم که نشد .اما من همچنان در حال تفکر که چه کنم از این بی پولی .

3.من نه کارشناسم و نه کاره ایی که بخوام حرفی بزنم یا تحلیلی کنم. اما خداییش چندتا سوال برام از این طرح هدفمند کردن یارانه ها برام بوجود امده . که حداقل اینجا می نویسم تا بعدا به جوابش برسم . سوال اوال این که مگه وقتی این طرح به مجلس رفت . تو مجلش قرار نشد که سوخت و بنزین و موارد مشابه در سال اخر و طی یه برنامه ی 5 ساله در موقعی که ملت کلا عادت کردن حذف بشه ؟ پس چرا در اولین رو و در اولیم مرحله اینکار انجام شد . دوم این که مگه بحث حاملهای انرژی هم مثل بنزین نبود که هرسال یه حامل انرژی حذف بشه . تا همه چیز اهسته انجام بشه . پس چرا همه ی اینها در اولین مرحله انجام شد . به جان خودم من نه می خوام کسی رو زیر سوال ببرم و نه شوخی کنم .فقط این سوال ها برام بوجود امده که نمی دونم جوابش رو از کجا باید پیدا کنم . و در اخر اینکه خب حقوق من که دارم درس می خونم و کار می کنم با این همه افزایش کرایه و هزینه نمی خواد زیاد بشه . منی که یارانه هم رو هم میدن به سرپرست خانواده ام .

4. چهارم من مرده ی تب ایرانیم .تبی که به شدت از یه هیجان کوچولو شروع می شه و همین باعث تبلیغش میشه تا جایی میره که دیگه نمی شه جلوش رو گرفت و بعد خود ملت دوباره برای تبلیغ منفی می کنند اونقدر که تنفر درست می شه . مثل چت و حالا هم که جدیدا همی نفیس بوک امده . البته من هم خودم در خیلی جاها از این جو خارج نبودم ها .مثل چت و مثل تب وبلاگ نویسی . که البته من همیشه توی این زمینه هم استه رفت م که کسی شاخم نزنه .اما خودم یکی دوباره به یه چندتا چیز یه ناخونکی زدم . امروز هم توی وبگردی ها بی کاریم. یه یه گروه وبلاگستانی برخوردم که یه تب راه انداخته بودن . از یه جاهایی خوب بود . از یه جاهایی . البته شاید این هم خودخواهی از جانب من باشه .اما خوب نبود به خاطر ادبیات نویسنده های اون گروه بود . ادبیات که از نوشته هاش بوی خودخواهی و قشر روشن فکر بودن جامعه بلند می شد . اینکه من به عنوان یه فرد از خارج حس کردم که بین اونا جایی ندارم. چون من خودم رو روشن فکر از جنس اونا نمی دونم.

5. در مورد چیزی که الان می خوام بنویسم شاید خیلی مسخره بیاد. یا شاید شورش در امده باشه و یا خیلی پیش پا افتاده باشه .اما خب من الان با یه خیر و شری درگیر شدم که شاید برای خیلی ها عادی باشه و برای خیلی هم مهم نباشه ویا برای خیلی ها اصلا پیش نیاد.اما خب من فعلا در گیر موضوعی هستم که زمانی بهش می خندیدم. بهش به چشم این که من از این موضوع موفق بیرون میام نگاه می کردم. البته خب شاید اون موقع من تو گود نبودم .اما حالا که وارد گود شدم ، بارها و بارها دلم لرزید. بارها و بارها یه حرفایی زدم. کار بدی نکردم اما خب فعلا این می تونه اغاز راهی باشه که این قصه اخرش بد باشه . اما هرچی که هست من فعلا دارم باهاش مب جنگم .می جنگم .تا جایی دشمن ضربه زده و تا جایی هم من !

6. حالا یه باید یه پست هم در مورد چندتا فیلم و سریال مثل قهوه ی تلخ و قلب یخی و مختار و گمشده و خلاصه سریال های اان بنویسم. تا خیالم راحت بهش. تو این هفته می نویسم. من باید نظرات کارشناسی خودم رو هم بنویسم . وگرنه برام دیدنشون لذتی نداره .

7. این رو الان یادم امد. می خوام بابا رو بفرستم پیش یه بنده خدایی که خودم اول اینکار رو از پیش اون شروع کردم. نمی دونم خوبه یا نه اما امیدوارم که تاثیرات خوبی روی کار من داشته باشه و همین طور برای کار گیم دوباره می خوام برم سراغ کسی که یه مقدار از ÷ولم رو برای کار گیمش خورد . خب این بار فراق می کنه شرایط اینبار من از موضع قدرت با اون حرف می زنم. دزسته که پول و تخصصش خیلی می تونه کمکم کنه اما خب اگه نباشن هم کار من یه مقدار با سختی اما انجام می شه .

8. شاید برم اگه امام زمان اجازه بدن و وساطت بکنن. و امام رضا ع مثل همیشه این همسایشون رو دعوت کنن  برم تو سرزمین بهشت خادمی .شاید نشه یعنی احتمال نشدنش خیلی زیاده اما دعا کنید که بشه .