سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های نوشته نشده

چالش

    نظر

می دانم که بزرگترین چالش زندگیم باید منتظر تو بودن باشد... الهم عجل لولیک الفرج


1. یه چند وقتی که خودم رو به چالش کشوندم و توش شدیدا موندم اما می دونم که الان در این لحظات که احساس می کنم موفق نیستم بعد که ازش عبور نکردم باز بهش که نگاه می کنم ایمان میارم که خوب از پیش بر امدم اما خب الان هم مهم هست که حالم رو خوب نمی کنه.

2. امروز برام مثل روز روشن شد که دقیقا در محل کار با یه احمق یه هیچ تفاوتی ندارم .

3. از اینکه دیگه بخوام برای اینکه جامعه ی اطرافم من رو قبول کنه من هم سبک دلخواه اونها باشم خسته شدم.

4. جامعه پیرامون من گوش کن من الان همینی که می بینی هستم و اصلا هم نمی خوام تغییر کنم حالا می خواد که استاندارد ها تو رو نداشته باشم می خواد در نظر تو احمق باشم می خواد که باور کنی من توانایی ندارم می خوای هر کاری بکن بکن من دیگه عوض نمی شم جامعه ای که اطراف من هستی حالا یا من رو با تمام این خصوصیاتم قبول می کنی یا اینکه برام اصلا مهم نیستی که قبول نکنی.

5. می خوام یه باره دیگه رو خودم قمار کنم و تمام چیزایی که دارم رو بزارم برای اینکه خودم رو به خودم ثابت کنم نه به دیگران که فکر کنم می تونم یا نه و این رو هم همینجا می گم به هیچ کسی هم نمی گم از محیط کارم اونقدر بالا و پایین می رم تا از اخر بتونم به این که مد نظرم هست برسم تا تمام سرمایه هام رو هم پاش می زارم حتی اگه دوسال بخوام پاش وایسم اما روزی که هم بهش رسیدم همه ی این ها رو ترک می کنم چون دیگه کاری برای انجام نمی مونه می رم یه جای دیگه از صفر شروع کردن و این دیگه دارم این داستان رو برای خودم باور می کنم اینکه مدام تمام این سختی کشیدنها قراره به یه مدینه ی فاضله برسه تحمل کنم بعد که پشت درش بودم بزارم برم اول جاده اما دو حالت هم که بیشتر نداره یا می رسم مثل فیلم ها یا عین چیزی که این همه مدت است نمی رسم چیزی که همیشه هست ولی باز این نرسیدن و رسیدن خیلی چیزا رو تعیین خواهد این که اگه نرسیدن باشه ازدواج هم نیست اگه نرسیدن باشه همه چیز باید خراب بشه و خیلی چیزای دیگه...