نوشته های نوشته نشده

آقا بیا نه برای من که منتظر آمدنت نیستم، بیا تا دیگر آه مظلومی بلند نشود. بیا... الهم عجل لولیک الفرج...

1. دیگه خیلی قدیمی که بخوان کیوون برره رو به خاطر این جمله ی معروفش یاداوری کنم. اما خدا حد اقل پدرش رو بیامرزه که بدون تعارف حرفش رو میزد. و بدون پیچوندن یه راست می گفت که پول زور وده. این جوری آدم راحت تر قبول می کرد که پول زور بده! نه مثل این بنده خدا استاد درس آمار ما که دکترا هم داره اما خب هنوز تو کف خودش و دقیقا عین این بچه عقده ای ها فکر می کنه که شاخ قول رو شکسته و همه پیشش بی عرضه هستن. خیلی راحت آمده به ما گفته برای اینکه این درس رو قبول بشید خیلی زورکی در یه حرکت خود جوش بیان سر کلاسای یکه من می زارم .20 هزار تومن هم بدید. من بحثم سر مبلغ نیست، درسته که ارزش دادن رو داره چون واقعا حیف وقت و پول ایناهاست که بدیم اما خب از اون طرف هم زورم میاد پول زور بدم. چون دلیلی نداره که بدم. چرا اگه از درساش سر کلاس نمی زد و نمی گفت که اگه می خواین که کامل تر به شما درس بدم بیان سر اون کلاسا یا از سر فصلاش نمی زد و خلاصه درسی که ترم قبل بابای ما رو در اورد تا تموم کرد و تمام مسائل بی ربط و با ربط امار رو به ما ترم قبل داد. حالا اونا رو فاکتور بگیره و بگه چون شما بلد نیستید به شما اینجا نمی گم اما تو امتحان میارم و برای اینکه بتونید جواب بدید باید بیان سر کلاسای م و حتما پول هم بدید. اینجاست که رگ لج بازی من می زنه بالا و می گم حاضرم که عقب بی افتم اما پول زور نمی دم. بلاخره که بیشتر از 6 ترم نمی شه، بزا اون داستانا تکرار بشه اما من تسلیم حرف زور نمی شم. دقیقا مثل درس زبان عمومی کاردانیم که حال استاد رو گرفتم فقط چون با دخترا کل کل می کرد.

2. وقتی که به خانواده ام گفتم انتظار داشتم که اونها هم از تصمیم من حمایت کنن ولی بر خلاف انتظارم دعوام کردن و نصحیت که چرا داری باز لج بازی می کنی. چرا کاردانیت برات درس نمی شه، حالا من گفتم که با همه ی بی پولیم زورم میاد که بخوام این پول رو بدم. گفتم که اگه عرضه داشته باشم قبول می شم وگرنه که خب دوباره می گزرونم. عقب هم بی افتم. اما مهم اینه که من رو تفکراتم و اعتقاداتم پا نمی زارم.

3. می دونم که زندگی فیلم نیست اما وقتی که بعضی از قسمتهای سریال کلید اسرار رو نگاه می کردم و می دیدم که چرا بعضی از افراد حاضر می شن که پول زور بدن، برام سوال می شد. که چر حاضر شدن و فقط دعا می کنن. چرا باهاش مبارزه نمی کنن. حالا من هم سعی می کنم که باهاش مبارزه کنم و می دونم که زیاد نتیجه نمی گیرم اما خب این رو هم می دونم که خود خدا هم خواسته که به راحتی حرف زور رو قبول نکینم. بلاخره اگه نتیجه هم نده دلم می خواد بدونه که حداقل اونقدر ها هم گاو نبودیم که راحت بیاد 400 هزار تومان پول به جیب بزنه و بره وفقط وفقط به صرف اینکه کلاس ما دختر نداره که بخواد با اونها کل کل کنه و دلش خنک بشه یا بخواد به دخترها پز بده که من فقط و فقط درس خوندم و تونستم دکترا بگیرم. چون دیده که ما 20 تا پسریم که به قبولی تو این درس نیاز داریم حالا باید یه جوری از این موقعیت استفاده کنه و نفع خودش رو ببره.

4. من پول زور نمی دمف چون نمی خوام پولی که به واسطه این مدرک بدست بیارم مشکل دار بشه، من تقلب نمی کنم چون دوست ندارم پولم مشکل دار بشه، من پاچه خواری استاد رو نمی کنمچون می خوام که مدرکم رو با افتخار بدست آورده باشم. هرچند سخت باشه هرچند که به راحتی نتونم قوبل باشسم. هرچند که تو خیلی چیزا مشکل داشته باشم. هرچند ... .