گرشاسپ
الهم عجل لولیک الفرج
---------------------------------------------------
1. چون این پست های من چی شد... یه مقداری طولانی و هنوز فکر می کنم که تا اخر هفته ی دیگه تا تموم شدنش طول بکشه برای عوض شدن بحث و حال هوا گفتم حالا که بحث گشتاسپ داغه منم هم یه چندتا مطلب در همین رابطه بنویسم .
2. پارسال من هم به همراه گروهی که با اونها جهت ساخت یه بازی کامپیوتری همکاری می کردم رفتم نمایشگاه رسانه های دیجیتال. یعنی در اصل یه غرفه زده بودن و من هم کارهای اداری و تبلیغاتی و غیره رو انجام می دادم . نکته ی اصلی ماجرا این جاست گروهی که من با اونها همکاری می کردم نتونسته بودن یک پوستر از بازی یا حداقل شکل یک کاراکتر بازی رو طراحی کنند.
3. نکته اصلی که می خوام اشاره کنم برخورد بعضی از گیم سازهای کوچیک بود که به بدترین شکل ممکن حسودی می کردن. یکیش همین بنده خدایی که من برای گیمش باهاش کار می کردم. وقتی من از کار گروه گرشاسپ تعریف کردم اونقدر سوزش گرفت که گفت برای این بازی اونا نزدیک به 400 میلیون توماتن خرج کردن . اونا بهمان و چی بودن و چه کردن . من جوابش رو ندادم چون جواب ابلهان خاموشی بود. اما خب اگه این گروه نزدیک به همون مبلغ هم خرج کردن من که دستی توی اینکار دارم می دونم حروم نکردن و کارشون رو هم از همه مهمتر به نتیجه رسوندن نه اینکه بدون دمو و پوستر بلند شن برن نمایشگاه رسانه های دیجیتال .
4. گروه سازنده ی گرشاسپ هم جز غرفه داران بودن البته غرفه ی اونها در موقعیت بهتری بود و درست جایی که نشون بده یه سر و گردن از همه ی گروه ها بالاتر بودن. توی غرفه هم مدام دموهای بازی پخش می شد . بهترین نکته هاش هم این بود شخصیتی خوش استیلی رو با لباس ها و شمشیر گرشاسپ درست کرده بودن و در فضای نمایشگاه حرکت می کرد. قد بلند و خوش چهره و خوش اندام. این به غیر از پوسترها و تبلیغات مناسب اونها بود.
5. بازی گرشاسپ تا اونجا که من از گوشه کنارها شنیدم تقریبا یک سال و خرده ای هست تموم شده و در راه رو های اداری که دقیقا نمی دونم به چه دلیلی گیر کرده بود. هزینه های زیادی هم برای ساختش کردن اما از همه مهمتر اینه کار اصلا اسکی از رو کار کسی نیست . داستان داخلیه و برگردن یه بازی خارجی نیست .
6. یه جریانی بود که داشت کم کم به یه معضل تو جریان بازی سازی تبدیل می شد و امیدوارم حالا با امدن بازی گرشاسپ اون قضیه فراموش بشه . این بود که گروه ها برای کار اول و جذب بودجه و حامیان مالی گرفتن مجوز شروع می کردن به ساخت بازی با موضوعات جنگ . و این خودش به تنهایی فاجعه بود . چون سازنده ها اطلاعات درستی نداشتن و به عنوان کار اول هم کار با کیفیتی نبود وفقط برای گرفتن پول بود . و این خودش باعث می شد بازی خور بفهمه هرچی بازی بی کیفیت هست مربوط به جنگ تحمیلی می شه و دیگه سراغش نمی رفت وراه رو برای ساخت یه بازی با کیفیت دیگه هم می بست .
7. اول فکر می کردم که بنیاد ملی بازی های کامپیوتری داره از ضعف مدیریت رنج میبره اما وقتی متوجه شدم چه حمایت هایی از بازی سازها می کنه و اینکه خیلی خوب پشت گرشاسپ ایستاد تا پاپلیش بشه و همین طور روند حمایت از بازی سازهاشون کلی کارشناسانه است . فهمیدم اون اهدافی که ازش حرف می زدن واقعیت داره و واقعا می خوان که به اونجا برسند.